|روستای ولایی متین آباد|

|روستای ولایی متین آباد|
*********شب های پرستاره*********
کهکشان راه شیــری بر فراز کمپ کویــری روستــای ولایـــی متـیـن آبـــاد
پیوند های تصویری
***السلام علیک یا ابا صالح المهدی***

پیوند های تصویری
***** حمــــایت می کنیـــــــــــم *****

حدیـث هفته
  • امام سجاد علیه السلام : مَنْ قَنَعَ بِما قَسَّمَ اللّه‏ُ لَهُ فَهُوَ مِنْ اَغْنَى النـاس؛ هر كس به تقسيم الهى قانع باشد از بى ‏نيـازترين مـردم اسـت. كشف الغمه: ج 2، ص 102
يكشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۴، ۰۸:۲۶ ب.ظ

رساله حقوقی امام سجاد علیه السلام

بخشی از حقوقی که امام چهارم بیان فرمودند
در سیره حقوقی امام سجاد(ع) هیچ پرونده ای انباشته نمی شود
حق کسى که تو علیه او ادّعا دارى این است که اگر تو در ادّعاى خودت حق هستى با نیکویى با وى گفتگو کنى و حق او را انکار نکنى و اگر در ادّعاى خود بر باطل هستى از خداى متعال بیم داشته و...

به مناسبت 25 محرم سالروز شهادت امام سجاد علیه السلام، فرازهایی از رسالۀ الحقوق آن حضرت را ارائه می دهیم.

* بزرگ ترین حقوق خداوند بر انسان

فَأَمَّا حَقُّ اللَّهِ الْأَکْبَرُ عَلَیْکَ فَأَنْ تَعْبُدَهُ لَا تُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً فَإِذَا فَعَلْتَ بِالْإِخْلَاصِ جَعَلَ لَکَ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ یَکْفِیَکَ أَمْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَۀ.

اما حق خداى بزرگ بر تو این است که او را بپرستى و هیچ شریکى براى او نگیرى چون از روى خلوص چنین کردى خدا به عهده خود می گیرد که کار دنیا و آخرت تو را کفایت کند.

* پنج حقی که زبان بر ما دارد

وَ حَقُّ اللِّسَانِ إِکْرَامُهُ عَنِ الْخَنَى وَ تَعْوِیدُهُ الْخَیْرَ وَ تَرْکُ الْفُضُولِ الَّتِی لَا فَائِدَةَ لَهَا وَ الْبِرُّ بِالنَّاسِ وَ حُسْنُ الْقَوْلِ فِیهِم.

و حق زبانت این است که آن را از فحش دادن گرامى دارى و به سخن خوب عادت دهى و سخنان زیادى که سودى ندارد ترک گوئى و نسبت به مردم با زبان نیکوئى کنى و به خوبى آنان را یاد کنى.

* حقی که گوش دارد

وَ حَقُّ السَّمْعِ تَنْزِیهُهُ عَنْ سَمَاعِ الْغِیبَةِ وَ سَمَاعِ مَا لَا یَحِلُّ سَمَاعُهُ.

و حق گوش این است که او را از غیبت و از شنیدن هر آن چه شنیدنش حلال نیست پاکیزه دارى.

* شکم خود را پُر نکن

وَ حَقُّ بَطْنِکَ أَنْ لَا تَجْعَلَهُ وِعَاءً لِلْحَرَامِ وَ لَا تَزِیدَ عَلَى الشِّبَعِ.

و حق شکمت آن است که آن را ظرف حرام نکنى و بیش از سیرى نخورى.

* حق همسرت چیست؟

وَ أَمَّا حَقُّ الزَّوْجَةِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهَا لَکَ سَکَناً وَ أُنْساً فَتَعْلَمَ أَنَّ ذَلِکَ نِعْمَةٌ مِنَ اللَّهِ عَلَیْکَ فَتُکْرِمَهَا وَ تَرْفُقَ بِهَا.

و حق زن تو این است که بدانى خداوند او را براى تو مایۀ آرامش و اُنس قرار داده و این که، این نعمتى از جانب خدا بر توست. پس او را گرامى داشته و با نرمى با او رفتار کنى.

* قدردان پدرت باش

وَ أَمَّا حَقُّ أَبِیکَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ أَصْلُکَ وَ أَنَّهُ لَوْلَاهُ لَمْ تَکُنْ فَمَهْمَا رَأَیْتَ فِی نَفْسِکَ مِمَّا یُعْجِبُکَ فَاعْلَمْ أَنَّ أَبَاکَ أَصْلُ النِّعْمَةِ عَلَیْکَ فِیهِ فَاحْمَدِ اللَّهَ وَ اشْکُرْهُ عَلَى قَدْرِ ذَلِکَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه.

و اما حق پدرت این است که بدانى او ریشه تو است و اگر او نبود تو نبودى پس هر گاه در خود چیزى دیدى که خوشایندت بود بدان که پدرت ریشۀ آن نعمت بر تو می باشد پس خدا را حمد کن و به همین اندازه سپاس گوى او باش و توانائى نیست مگر به کمک خدا.

* مؤذّن را به این خاطر سپاسگزاری کن

وَ أَمَّا حَقُّ الْمُؤَذِّنِ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ مُذَکِّرٌ لَکَ رَبَّکَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ دَاعٍ لَکَ إِلَى حَظِّکَ وَ عَوْنُکَ عَلَى قَضَاءِ فَرْضِ اللَّهِ عَلَیْکَ فَاشْکُرْهُ عَلَى ذَلِکَ شُکْرَکَ لِلْمُحْسِنِ إِلَیْک.

و حقّ مؤذّن این که بدانى یادآور پروردگار تو و فراخوان به سوى بهره عبادت تو و یاور تو در انجام عملى که خداوند بر تو واجب کرده، مى ‏باشد. پس همانند سپاسگزار بر نیکوکار از او بر این نعمت سپاسگزارى کن.

* دَه حق همسایه را رعایت کن

وَ أَمَّا حَقُّ جَارِکَ فَحِفْظُهُ غَائِباً وَ إِکْرَامُهُ شَاهِداً وَ نُصْرَتُهُ إِذَا کَانَ مَظْلُوماً وَ لَا تَتَبَّعْ لَهُ عَوْرَةً فَإِنْ عَلِمْتَ عَلَیْهِ سُوءاً سَتَرْتَهُ عَلَیْهِ وَ إِنْ عَلِمْتَ أَنَّهُ یَقْبَلُ نَصِیحَتَکَ نَصَحْتَهُ فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ وَ لَا تُسْلِمُهُ عِنْدَ شَدِیدَةٍ وَ تُقِیلُ عَثْرَتَهُ وَ تَغْفِرُ ذَنْبَهُ وَ تُعَاشِرُهُ مُعَاشَرَةً کَرِیمَةً وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه.

و حق همسایه ‏ات این که او را در غیاب حفظ کرده و در حضورش گرامى دارى، و آن گاه که مورد ستم قرار گیرد یاریش کرده و عیبش را جستجو نکنى و اگر از او بدى دیدى آن را بپوشانى و اگر بدانى که او پندپذیر است در خلوت او را پند گویى، و او را در سختى تنها نگذارى و از لغزش او بگذری و گناهش را ببخشى و با او بزرگوارانه معاشرت کنى و هیچ نیرویى جز از خدا نیست.

* نپرداختن حق مال، باعث پشیمانی خواهد شد

وَ أَمَّا حَقُّ مَالِکَ فَأَنْ لَا تَأْخُذَهُ إِلَّا مِنْ حِلِّهِ وَ لَا تُنْفِقَهُ إِلَّا فِی وَجْهِهِ وَ لَا تُؤْثِرَ عَلَى نَفْسِکَ مَنْ لَا یَحْمَدُکَ فَاعْمَلْ فِیهِ بِطَاعَةِ رَبِّکَ وَ لَا تَبْخَلْ بِهِ فَتَبُوءَ بِالْحَسْرَةِ وَ النَّدَامَةِ مَعَ السَّعَةِ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه.

و حق دارایى تو این است که جز از حلال آن را به دست نیاورى و جز در مورد (صحیحش) انفاقش نکنى، و کسى را که ناسپاس است بر خود ترجیح ندهى، پس با آن (مال) به اطاعت پروردگارت عمل کن و در آن بخل نورز که با وجود گشایش در زندگى حسرت و پشیمانى خواهى دید و هیچ نیرویى جز از خدا نیست.

* با طلبکارت این گونه رفتار کن

 وَ أَمَّا حَقُّ غَرِیمِکَ الَّذِی یُطَالِبُکَ فَإِنْ کُنْتَ مُوسِراً أَعْطَیْتَهُ وَ إِنْ کُنْتَ مُعْسِراً أَرْضَیْتَهُ بِحُسْنِ الْقَوْلِ وَ رَدَدْتَهُ عَنْ نَفْسِکَ رَدّاً لَطِیفاً.

و حق طلبکارت که از تو طلب دارد اینکه اگر دارا هستى، طلبش را به او دهى و اگر تنگدست هستی او را با گفتار نیک، خشنود و راضى کنى و با نرمى او را رد کنى.

* در دادگاه امام سجاد (ع) پرونده ای انباشته نمی شود

اگر دیگری از تو شکایت کرد

وَ حَقُّ الْخَصْمِ الْمُدَّعِی عَلَیْکَ فَإِنْ کَانَ مَا یَدَّعِی عَلَیْکَ حَقّاً کُنْتَ شَاهِدَهُ عَلَى نَفْسِکَ وَ لَمْ تَظْلِمْهُ وَ أَوْفَیْتَهُ حَقَّهُ وَ إِنْ کَانَ مَا یَدَّعِی بَاطِلًا رَفَقْتَ بِهِ وَ لَمْ تَأْتِ فِی أَمْرِهِ غَیْرَ الرِّفْقِ وَ لَمْ تُسْخِطْ رَبَّکَ فِی أَمْرِهِ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ.

و حق دشمنى که علیه تو ادّعا دارد این است که اگر آن چه علیه تو ادّعا مى‏کند، حق است، خودت بر خویشتن گواهى دهى و بر او ستم نکنى و حق او را به صورت کامل بپردازى و اگر آن چه ادعا مى‏کند، باطل است با او به نرمى رفتار کرده و در کارش جز با نرمى رفتار نکنى و در مورد او پروردگارت را به خشم نیاورى و هیچ نیرویى جز از خدا نیست.

اگر تو از دیگری شکایت کردی

 وَ حَقُّ خَصْمِکَ الَّذِی تَدَّعِی عَلَیْهِ إِنْ کُنْتَ مُحِقّاً فِی دَعْوَتِکَ أَجْمَلْتَ مُقَاوَلَتَهُ وَ لَمْ تَجْحَدْ حَقَّهُ وَ إِنْ کُنْتَ مُبْطِلًا فِی دَعْوَتِکَ اتَّقَیْتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تُبْتَ إِلَیْهِ وَ تَرَکْتَ الدَّعْوَی.

و حق کسى که تو علیه او ادّعا دارى این است که اگر تو در ادّعاى خودت حق هستى با نیکویى با وى گفتگو کنى و حق او را انکار نکنى و اگر در ادّعاى خود بر باطل هستى از خداى متعال بیم داشته و به سوى او توبه کنى و ادّعایت را رها سازى.

* در برابر بزرگترها چه وظیفه ای داریم

وَ حَقُّ الْکَبِیرِ تَوْقِیرُهُ لِسِنِّهِ وَ إِجْلَالُهُ لِتَقَدُّمِهِ فِی الْإِسْلَامِ قَبْلَکَ وَ تَرْکُ مُقَابَلَتِهِ عِنْدَ الْخِصَامِ وَ لَا تَسْبِقْهُ إِلَى طَرِیقٍ وَ لَا تَتَقَدَّمْهُ وَ لَا تَسْتَجْهِلْهُ وَ إِنْ جَهِلَ عَلَیْکَ احْتَمَلْتَهُ وَ أَکْرَمْتَهُ لِحَقِّ الْإِسْلَامِ وَ حُرْمَتِهِ.

و حق بزرگتر این که به خاطر سنّ او، احترامش کرده و به جهت پیشى گرفتنش در پذیرش اسلام بزرگش بدارى و به هنگام ستیزه ‏جویى با او برابرى نکنى و پیش از او راه نرفته و از او پیشى نگیرى و با او نادانى نکنى و اگر او نادانى کرد، تحمل کرده و به جهت حق اسلام و حرمتش، او را گرامى بداری.

* وظایف انسان در برابر کوچک ترها

وَ حَقُّ الصَّغِیرِ رَحْمَتُهُ فِی تَعْلِیمِهِ وَ الْعَفْوُ عَنْهُ وَ السَّتْرُ عَلَیْهِ وَ الرِّفْقُ بِهِ وَ الْمَعُونَةُ لَه.

و حق کوچکتر از تو این است که در تعلیم او و گذشت از او و پرده پوشى بر او و مهربانى و کمک او دلسوزى نمایی.

* حقوقی که در جامعه اسلامی نسبت به دیگران داریم

وَ حَقُّ أَهْلِ مِلَّتِکَ إِضْمَارُ السَّلَامَةِ وَ الرَّحْمَةِ لَهُمْ وَ الرِّفْقُ بِمُسِیئِهِمْ وَ تَأَلُّفُهُمْ وَ اسْتِصْلَاحُهُمْ وَ شُکْرُ مُحْسِنِهِمْ وَ کَفُّ الْأَذَى عَنْهُمْ وَ تُحِبُّ لَهُمْ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِکَ وَ تَکْرَهُ لَهُمْ مَا تَکْرَهُ لِنَفْسِکَ وَ أَنْ تَکُونَ شُیُوخُهُمْ بِمَنْزِلَةِ أَبِیکَ وَ شُبَّانُهُمْ بِمَنْزِلَةِ إِخْوَتِکَ وَ عَجَائِزُهُمْ بِمَنْزِلَةِ أُمِّکَ وَ الصِّغَارُ بِمَنْزِلَةِ أَوْلَادِکَ.

و حق هم کیشان تو این است که در دل سلامتى آن ها را بخواهى و نسبت به آنان دلسوز باشى و با بدکارانشان مدارا کنى و انس بگیرى و آنان را به سوى خیر و اصلاح بیاورى و از نیکوکارانشان سپاس‏گزارى کنى و آزارشان نرسانى و آن چه براى خود دوست می دارى از براى آنان دوست بدارى و آن چه براى خودت ناخوش دارى براى آنان نیز خوش نداشته باشى و باید پیرانشان به جاى پدر تو باشند و جوانانشان به جاى برادرت و پیر زنانشان به جاى مادرت و کودکانشان به جاى فرزندانت.

منبع: الخصال، ج‏2، ص: 571-564

 

ديدگاه (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

© 2016 - 1394 All rights received , Theme Edit by : vahid.in