|روستای ولایی متین آباد|

|روستای ولایی متین آباد|
*********شب های پرستاره*********
کهکشان راه شیــری بر فراز کمپ کویــری روستــای ولایـــی متـیـن آبـــاد
پیوند های تصویری
***السلام علیک یا ابا صالح المهدی***

پیوند های تصویری
***** حمــــایت می کنیـــــــــــم *****

حدیـث هفته
  • امام سجاد علیه السلام : مَنْ قَنَعَ بِما قَسَّمَ اللّه‏ُ لَهُ فَهُوَ مِنْ اَغْنَى النـاس؛ هر كس به تقسيم الهى قانع باشد از بى ‏نيـازترين مـردم اسـت. كشف الغمه: ج 2، ص 102
دوشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۱ ب.ظ

شهید چمران که بود

یک دانشمند فیزیک هسته ای که در بزرگترین دانشگاه های کشور تدریس می کرد و در بزرگترین مراکز تحقیقاتی جهان کار تحقیقاتی انجام می داد.
یک رزمنده توانا و توانمند که در زمینه جنگ و دفاع از کشورهای مسلمان جهان از جمله لبنان نیز تبحر خاصی داشت و در کشور خود نیز در کردستان و خوزستان ورود پیدا کرد و با استفاده از روش های نظامی مبتکرانه خود توانست در مقابل دشمنان به خوبی ایستادگی کند.
یک سیاستمدار بزرگ که  تحلیل های سیاسی او مورد توجه رهبران فلسطین و سوریه قرار می گرفت.
یک هنرمند بزرگ و توانا بود و دارای خلوص، صفا، صمیمیت و از خودگذشتگی بی نظیری بود.
یا یک عارف دلسوخته که  دست نوشته های عرفانی او خود شاهد و گواه این موضوع است و این عرفان از امام علی(ع) سرچشمه می گرفت. چمرانی که  شاگرد مکتب علی(ع) و پیامبر(ص) بود.

چمران را نباید فقط با جنگ و سیاست شناخت. اگر به چمران از زاویه ادبیات بنگریم با یک ادیب توانا و عارفی بزرگ روبرو می شویم که نوشته هایش به اندازه هوش و درایتش در فرماندهی جنگ و در قامت یک وزیر و وکیل مجلس تاثیر گذار است.


درباره شهید چمران آثار بسیاری وجود دارد.مکتوباتی به قلم خودش و کتاب هایی نوشته دیگران. زندگینامه ها، بررسی اسناد و روایت های تاریخی، خاطره نگاری ها،و ...
 «لبنان»، «خدا و دیگر هیچ نبود»، «کردستان»، «دعای کمیل»، «انسان و خدا»، «بینش و نیایش»، «علی زیباترین سروده هستی»، «نیایش ها»، «حماسه عشق و عرفان»، «رقصی چنین میانه میدانم آرزوست» و «نیایش ها» آثاری است که توسط شهید مصطفی چمران نوشته شده و از سوی بنیاد شهید چمران منتشر و راهی بازار نشر شده است.


دکتر مهدی چمران برادر شهید چمران درباره دست نوشته های او نکات جالبی را بیان می کند:


«دکتر چمران لحظه اى بیکار نمى نشست. یا کار مى کرد، یا مى خواند و یا مى نوشت. حتى اگر چند دقیقه جلسه اى دیرتر تشکیل مى یافت از این فرصت کوتاه نیز استفاده مى کرد و مى نگاشت و آن چه را که مى نوشت براى خود و دل خود مى نوشت نه براى دیگران و نه به خاطر آن که روزى منتشر شود، مکنونات قلبى او بود، گاهى با خدا راز و نیاز مى کند، گاهى با على(ع) و گاهى با حسین (ع).

چمران را نباید فقط با جنگ و سیاست شناخت. اگر به چمران از زاویه ادبیات بنگریم با یک ادیب توانا و عارفی بزرگ روبرو می شویم که نوشته هایش به اندازه هوش و درایتش در فرماندهی جنگ و در قامت یک وزیر و وکیل مجلس تاثیر گذار است.


 زمانى گزارشى را ثبت مى نماید و هنگامى دیگر روحیه شاعرانه و عارفانه خود را پروبال مى دهد و با دل خود به پروازى ملکوتى و سیر و صعودى روحانى مى پردازد و زمانى دیگر حقایقى تاریخى را با سادگى و صراحت بیان مى کند و در نوشته اى دیگر به دردها و رنج ها و غم هاى خود که همه آن ها هم درد و رنج اجتماعى بود مى پرداخت و بالاخره از هر بابى و هرگونه که آن لحظه افکار او را به خود مشغول مى داشت با بیانى زیبا و قلمى ساده و صریح آن چه را که در درون او مى گذشته قلم زده است.
گاهى از شور و شوق و شیدایى و گاهى از عشق و محبت الهى و زمانى از دردها و رنج ها و هنگامى هم از جنگ و ستیز و مقاومت و شهادت و روزى هم در پرواز ملکوتى و سیر و سلوک عرفانى سخن گفته است و مهم آن که این ها را به نیّت آن ننوشته است که کسى بخواند و بر دل پررنج و پرخون او مرهمى بگذارد یا تحسین بنماید، بلکه راز و نیازى درونى و سیر و سلوکى عرفانى بوده است که امروزه دراختیار ما است.»

 

شهید چمران خود نیز در کتاب نیایش ها  درباره دست نوشته هایش  می نویسد:


« اینها را به نیت آن ننوشته ام که کسی بخواند، و بر من رحمت آورد، بلکه نوشته ام که قلب آتشینم را تسکین دهم، و آتشفشان درونم را آرام کنم.
هنگامی که شدت درد و رنج طاقت فرسا می شد، و آتشی سوزان از درونم زبانه می کشید و دیگر نمی توانستم آتشفشان وجود را کنترل کنم، آنگاه قلم به دست می گرفتم و شراره های شکنجه و درد را، ذره ذره از وجودم می کندم و بر کاغذ سرازیر می کردم . و آرام آرام به سکون و آرامش می رسیدم.
آنچه در دل داشتم. بر روی کاغذ می نوشتم و در مقابلم می گذاشتم، و در اوج تنهایی، خود با قلب خود راز و نیاز می کردم، آنچه را داشتم به کاغذ می دادم و انعکاس وجود خود را از صفحه مقابلم دریافت می کردم، و از تنهایی به در می آمدم. اینها را ننوشته ام که بر کسی منت بگذارم، بلکه کاغذ نوشته ها بر من منت گذاشته اند و درد و شکنجه درونم را تقبل کرده اند .»


از میان انبوه مناجات ها و نیایش های عارفانه او  دو دست نوشته را انتخاب کردیم تا آینه ای باشد از روح بی قرار و بیان فصیح و شیوای او در گفتگو با پروردگار.

 

مناجاتی الهی


خدایا! هدایتم کن! زیرا می دانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است.
خدایا! هدایتم کن! زیرا می دانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است.
خدایا! هدایتم کن! که ظلم نکنم، زیرا می دانم که ظلم چه گناه نابخشودنی است.
خدایا! نگذار دروغ بگویم، زیرا دروغ ظلم کثیفی است.
خدایا! محتاجم مکن که تهمت به کسی بزنم، زیرا تهمت، خیانت ظالمانه ای است.
خدایا! ارشادم کن که بی انصافی نکنم، زیرا کسی که انصاف ندارد شرف ندارد.
خدایا! راهنمایم باش تا حق کسی را ضایع نکنم، که بی احترامی به یک انسان، همانا کفر خدای بزرگ است.
خدایا! مرا از بلای غرور و خودخواهی نجات ده، تا حقایق وجود را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم.
خدایا! پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گرساز، تا فریب زرق و برق عالم خاکی، مرا از یاد تو دور نکند.

 

در شب حمله حماسی و سرنوشت ساز آزادسازی سوسنگرد، که شب تاسوعا نیز بود، شور و هیجان کربلا و عاشورای حسینی دکترچمران را به وجد آورده بود و در عالمی دیگر سیر می کرد، با آنکه پای بر زمین داست ولی نگاهش به آسمان بود و با خدای خود و با سرور شهیدان امام حسین(ع) راز و نیازها داشت.

خدایا! من کوچکم، ضعیفم، ناچیزم، پرکاهی در مقابل طوفان ها هستم، به من دیده ای عبرت بین ده، تا ناچیزی خود را ببینم و عظمت و جلال تو را براستی بفهمم و به درستی تسبیح کنم.
خدایا! دلم از ظلم و ستم گرفته است، تو را به عدالتت سوگند می دهم که مرا در زمره ستم گران و ظالمان قرار ندهی.
خدایا! می خواهم فقیری بی  نیاز باشم، که جاذبه های مادی زندگی، مرا از زیبایی و عظمت تو غافل نگرداند.
خدایا! خوش دارم گمنام و تنها باشم، تادر غوغای کشمکش های پوچ مدفون نشوم.
خدایا! دردمندم، روحم از شدت درد می سوزد، قلبم می جوشد، احساسم شعله می کشد، و بندبند وجودم از شدت درد صیحه می زند، تو مرا در بستر مرگ آسایش بخش.
خسته  ام، پیر شده ام، دل شکسته ام، ناامیدم، دیگر آرزویی ندارم، احساس می کنم که این دنیا دیگر جای من نیست، با همه وداع می کنم، و می خواهم فقط با خدای خود تنها باشم.
خدایا! به سوی تو می آیم، از عالم و عالمیان می گریزم، تو مرا در جوار رحمت خود سکنی ده.

 

راز و نیازی عاشقانه در کربلای خوزستان

در شب حمله حماسی و سرنوشت ساز آزادسازی سوسنگرد، که شب تاسوعا نیز بود، شور و هیجان کربلا و عاشورای حسینی دکترچمران را به وجد آورده بود و در عالمی دیگر سیر می کرد، با آنکه پای بر زمین داست ولی نگاهش به آسمان بود و با خدای خود و با سرور شهیدان امام حسین(ع) راز و نیازها داشت.


ای خدای بزرگ! دست از جهان شسته ام، و برای ملاقات تو به کربلای خوزستان آمده ام. از تو می خواهم که مرا با اصحاب حسین محشور کنی، آرزو دارم که بر خاک داغ خوزستان در خون خود بغلطم، و به یاد عاشورای حسین(ع) خود را در قدم مقدسش بیافکنم، و این عقده هزارو چهارصد ساله را که بر دلم فشار می آورد و همیشه با تو می گویم: «یالَیْتَنی کُنْتُ مَعَکْ» را برآورده کنم.
این زمزمه سوزناکی بود که در دل شب، از سینه سوزانی اوج می گرفت و من در کنار سنگرش می شنیدم و آنچنان به زمین میخکوب شده بودم که نمی توانستم حرکت کنم، اشک از چشمانم فرو می ریخت و من هم در عاشورای حسینی فرو رفته بودم و احساس می کردم که به خدا نزدیک شده ام و در ملکوت اعلی پرواز می کنم.
ای حسین! ای سرورم، من هم آمده ام تا در رکابت علیه کفر، ظلم و جهل بجنگم، با همه وجود آمده ام، تاسوعاست، گروهی بزرگ از یزیدیان با تانک ها، توپ ها، زره پوش ها، ماشین های زیاد و سربازان فراوان درحرکتند. حق باباطل روبرو شده است. دشمن سیل آسا پیش می آید، و من می خواهم مثل یکی از اصحاب تو در کربلا بجنگم.
ای حسین! در کربلا، تو یکایک شهدا را در آغوش می کشیدی، می بوسیدی، وداع می کردی، آیا ممکن است، هنگامی که من نیز به خاک و خون خود می غلطم، تو دست مهربان خود را بر قلب سوزان من بگذاری و عطش عشق مرا به تو و به خدای تو سیراب کنی؟
من از این دنیای دون می گریزم، از اختلافات، از تظاهرات، از خودنمایی ها، غرورها، خودخواهی ها، سفسطه ها، مغلطه ها، دروغ ها و تهمت ها، خسته شده ام، احساس می کنم که این جهان جای من نیست آنچه دیگران را خوشحال می کند مرا سودی نمی رساند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۳۱

ديدگاه (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

© 2016 - 1394 All rights received , Theme Edit by : vahid.in