درشب شهادت حضرت امام کاظم علیه السلام باحضوراهالی محترم روستا درمسجد چهارده معصوم مراسم عزاداری برگزار گردید.
از جمله شخصیت های اسلامی که در تاریخ مورد ظلم قرار گرفت، حضرت ابوطالب پدر بزرگوار امام علی (علیه السلام) است، این ظلم ها فقط به این دلیل است که وی پدر علی (علیه السلام) است. علی که دشمن درجه یک خط انحراف در میان مسلمانان مانند منافقین و.... بود. این گروه به دلیل آن که در مصاف و رویارویی با حضرتش عاجز ماندند، از راه دیگری برای ضربه زدن به آن حضرت برآمدند، مانند این که پدرش ابوطالب در حال کفر از دنیا رفت. در حالی که این تهمت و دروغی بیش نیست. عالمان بزرگ ما این تهمت ها را به صورت مستدل رد کرده اند، به نحوی که جای هیچ گونه شک و تردین در ایمان حضرت ابوطالب باقی نمی ماند. ما در این جا خلاصه ای از این جواب ها را متذکر می شویم.
ما معتقدیم هر کس تعصب را کنار گذاشته و بیطرفانه سطور طلایى تاریخ را درباره ابوطالب مطالعه کند با ابن ابى الحدید شارح نهج البلاغه هم صدا شده و مىگوید: هر گاه ابوطالب و فرزند برومندش نبود هرگز دین و مکتب اسلام به جاى نمی ماند و قد راست نمى کرد ابوطالب در مکه بیارى پیامبر شتافت و على (علیه السلام) در یثرب (مدینه) در راه حمایت از اسلام در گرداب مرگ فرو رفت".
رسول گرامی (صلی الله علیه و آله) در ادامه وصایای خود به ابوذر میفرماید: "یا أباذر إن الله سبحانه و تعالی لم یأمرنی بجمع مال ..."؛ خداوند مرا به جمع مال امر نکرده است بلکه مرا به تسبیح و تحمید و عبادت دعوت کرده است: "فسبح بحمد ربک و کن من الساجدین* واعبد ربک حتی یأتیک الیقین."(1) از انضمام این دو آیه، چنین برمیآید که یقین نتیجه عبادتی است که جامع تسبیح و تحمید و سجده باشد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به ابوذر فرمود: نشانه عالمی که از علمش بهره میبرد آن است که هنگام خواندن قرآن نه تنها در آن تدبر میکند، بلکه در پیشگاه خدا ابتهال و تضرع هم دارد. از همین رو دعای رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) این است که: "اللهمّ إنی أعوذ بک من علم لا ینفع و ... ."(2) علم یا قاصر است و غیر نافع و یا کامل است و سودمند، ولی عالم یا قاصر است و یا مقصّر.
امروز آبروی اینها در دنیا هم رفته است. شما ملاحظه کنید این حرکتی که دولت سعودی در مسئلهی یمن دارد انجام میدهد، در هیچ منطقی، با هیچ بیانی قابل توجیه نیست. انسان هواپیما را بفرستد به یک کشور دیگری به دلیل اینکه چرا شما فلان کس را به ریاست قبول دارید، فلان کس را قبول ندارید؛ بنا کنند مردم را بزنند، زیرساختها را بزنند، جنایت بکنند، زن و کودک بکُشند، همهجا را به آتش بکشند؛ این هیچ توجیهی ندارد. آمریکاییها از همین حرکتِ غیر قابل توجیه و این جنایت عظیم دارند پشتیبانی میکنند. از این بیآبرویی بیشتر؟ آمریکا امروز در نظر ملّتهای منطقه هیچ آبرویی ندارد؛ همه این وضعیّت را دارند میبینند؛ صریحاً هم میگویند ما پشتیبانی میکنیم،(۱۱) خجالت هم نمیکشند؛ آنوقت به ما میگویند شما چرا کمک میکنید؟ ما میخواستیم کمک دارویی بکنیم، ما میخواستیم برای مریضها دوا بفرستیم؛ ما که نمیخواستیم سلاح بفرستیم؛ آنها به سلاح ما احتیاج ندارند؛ همهی پادگانهای یمن و ارتش یمن در اختیار مردم مبارز و انقلابی و در اختیار این گروه انصارالله است؛ آنها احتیاج به سلاح ما ندارند؛ ما میخواستیم دوا برایشان بفرستیم. شما آمدید یک ملّت را محاصرهی دارویی کردید، محاصرهی غذایی کردید، محاصرهی انرژی کردید، آنوقت میگویید کسی به اینها کمک نکند! شما حتّی به هلالاحمر اجازهی خدمات ندادید؛ آنوقت خودشان دارند از آن طرف، اطّلاعات نظامی به سعودیها میدهند، سلاح میدهند، امکانات میدهند، تشویق سیاسی میکنند؛ اینها آبرو ندارند. ملّت ایران راهی را که انتخاب کرده است، راه متین و مستحکم و خوشعاقبتی است و به توفیق الهی و به کوری چشم دشمنان، این راه به نتایج خود خواهد رسید و ملّت ایران موفّق خواهد شد؛ و دشمنان خواهند دید که نتوانستهاند علیه ملّت ایران اهداف شوم خودشان را عمل کنند
رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله (ـ لاِبنَتِهِ فاطِمَةَ علیها السلام لَمّا قالَت لَهُ:) یا أبَتاه، ما لِمَن تهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرَّجالِ و النَّساء ؟ -: یا فاطِمَةُ، مَن تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ و النِّساءِ ابتَلاهُ اللّه ُ بِخَمسَ عَشَرَةَ خَصلَةً: سِتٌّ مِنها فی دارِ الدُّنیا، و ثَلاثٌ عِندَ مَوتِهِ، و ثَلاثٌ فی قَبرِهِ، و ثَلاثٌ فِی القیامَةِ إذا خَرَجَ مِن قَبرِهِ. فَأمَّا اللَّواتی تُصیبُهُ فی دارِ الدُّنیا: فَالاُولى یَرفَعُ اللّه ُ البَرَکَةَ مِن عُمُرِهِ، و یَرفَعُ اللّه ُ البَرَکَةَ مِن رِزقِهِ، و یَمحُو اللّه ُ عزّ و جلّ سیماءَ الصّالِحینَ مِن وَجهِهِ، و کُلُّ عَمَلٍ یَعمَلُهُ لا یُؤجَرُ عَلَیهِ، و لا یَرتَفِعُ دُعاؤُهُ إلَى السَّماءِ، و السّادِسَةُ لَیسَ لَهُ حَظٌّ فی دُعاءِ الصّالِحینَ. و أمَّا اللَّواتی تُصیبُهُ عِندَ مَوتِهِ فَأَوَّلُهُنَّ أنَّهُ یَموتُ ذَلیلاً، و الثّانیَةُ یَموتُ جائِعًا، و الثّالِثَةُ یَموتُ عَطشانًا؛ فَلَو سُقیَ مِن أنهارِ الدُّنیا لم یَروَ عَطَشُهُ. و أمَّا اللَّواتی تُصیبُهُ فی قَبرِهِ: فَأَوَّلُهُنَّ یُوَکِّلُ اللّه ُ بِهِ مَلَکًا یَزعَجُهُ فی قَبرِهِ، و الثّانیَةُ یُضَیِّقُ عَلَیهِ قَبرَهُ، و الثّالِثَةُ تَکونُ الظُّلمَةُ فی قَبرِهِ. و أمَّا اللَّواتی تُصیبُهُ یَومَ القیامَةِ إذا خَرَجَ مِن قَبرِهِ: فَأَوَّلُهُنَّ أن یُوَکِّلَ اللّه ُ بِهِ مَلَکًا یَسحَبُهُ عَلى وَجهِهِ و الخَلائِقُ یَنظُرونَ إلَیهِ، و الثّانیَةُ یُحاسَبُ حِسابًا شَدیدًا، و الثّالِثَةُ لا یَنظُرُ اللّه ُ إلَیهِ و لا یُزَکّیهِ و لَهُ عَذابٌ ألیمٌ.
پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله) در توصیه به ابوذر، آخرین آیه سوره آلعمران را تبیین و مصداقش را مشخص میکند. آیه پایانی سوره آلعمران چنین است: "یا ایها الذین امنوا اصبروا و صابروا و رابطوا واتقوا الله لعلکم تفلحون." این آیه شریفه گرچه مصادیق فراوانی نظیر مرزبانی و حفظ ثغور دارد ولی بارزترین مصداق آن، رفتن به مراکز مذهبی و انس گرفتن با عبادات دینی است، از این رو رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: "کثرة الاختلاف إلی المساجد فذلکم الرباط."(1)
ابوذر در جلسهای خصوصی از پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) در بارهی برترین آیات پرسید. پیامبر فرمودند: "آیة الکرسی."(1) زیرا در آن آیهی کریمه، کلمه شریف "حی قیوم" ذکر شده است. همچنین گفته شده که در آن اسم اعظم الهی است(2)، چنانکه در آن سخن از توحید و علم و قدرت مطلقه خداوند و همچنین عرش و کرسی به میان آمده است.
گرچه ممکن است سوره "فاتحة الکتاب" برترین سوره باشد، زیرا خداوند در تکریم آن میفرماید: "لقد اتیناک سبعاً من المثانی والقران العظیم"(3)، چنانکه آن را عصاره قرآن دانستهاند ولی برترین سوره بودنِ فاتحة الکتاب با برترین آیه بودنِ آیةالکرسی منافات ندارد، زیرا یکی مربوط به سوره است و دیگری مربوط به آیه؛ یعنی یکی نسبت یابی بین سورههاست و دیگری نسبت سنجی بین آیهها.
«این زن بزرگوار به جده معروف شد؛ ولی تنها «جده بودن» سبب شهرتش نشد، مقامی دارد، عظمتی دارد، جلالتی دارد، شخصیتی دارد که نوشتهاند بعد از امام عسکری علیه السلام «مَفْزَعُ الشّیعة» بود؛ یعنی ملجأ شیعه، این بزرگوار بود. قهراً در آنوقت ـ چون امام عسکری علیه السلام 28 ساله بودهاند که از دنیا رفتهاند، علیالقاعده مطابق سن امام هادی علیه السلام هم حساب بکنیم ـ زنی بین پنجاه و شصت بوده است. اینقدر زن با جلالت و باکمالی بوده است که «شیعه» هر مشکلی برایش پیش میآمد، به این زن عرضه میداشت.» شیخ صدوق در کمالالدین از احمد بن ابراهیم نقل میکند: بر حضرت حکیمه دختر امام جواد علیه السلام و عمه امام حسن عسکری علیه السلام وارد شدم؛ و از پشت پرده مسائل خود را با ایشان مطرح کردم. از امامان پرسیدم، یکییکی را شمرد تا رسید به نام حجت امام زمان علیه السلام. پرسیدم: شما ایشان را دیدهاید یا خبرش را شنیدهاید؟ فرمود: شنیدهام، زیرا ابومحمد (امام عسکری) در نامهای به مادرش به دنیا آمدن حجت خدا خبر داد. پرسیدم: اکنون آن کودک کجاست؟ گفت: مخفیشده است. گفتم: پس شیعیان به کجا پناه ببرند؟ فرمود: به جده، مادر امام حسن عسکری. پرسیدم: یعنی به کسی اقتدا کنم که وصی او یک زن است؟ فرمود: آری. شما در این امر به امام حسین علیه السلام اقتدا میکنید که در ظاهر حضرت زینب علیها السلام را بهعنوان وصی انتخاب کرد، و آن چه از امام سجاد علیه السلام از دانش و کرامت ظهور میکرد، به حضرت زینب نسبت میدادند.
خدا میداند که به واسطه ضعف ایمان بر سر افراد چه میآید. خدا کند ظهور آن حضرت با عافیت مطلقه برای اهل ایمان باشد و زود تحقق پیدا کند. مگر امکان دارد عافیت مطلقه بدون ایمان، طاعت و بندگی انجام گیرد؟! خدا به اهل ایمان توفیق دهد که از فِتَن مُضِله کنارهگیری کنند.[1]
قرآن کتابی است که تمام نور است، و هادی بهسوی امام علیهالسلام. امکان ندارد حجت در میان ما نباشد و مردم بدون امام (علیه السلام) باشند. اگر به آنچه در دسترس ماست (قرآن و عترت) عمل کنیم، انتظار فرج جا دارد.
انتظار ظهور و فرج امام زمان (عجل الله تعالی له الفرج) با اذیت دوستان آن حضرت سازگار نیست. دوستان آن حضرت از هر دو طرف در این جنگ [عراق علیه ایران] چند سال است که از بین میروند و او میبیند و متأثر میشود، ولی به حسب ظاهر دستش بسته است، نمیتواند کاری بکند.
اما چقدر حضرت مهربان است به کسانی که اسمش را میبرند و صدایش میزنند و از او استغاثه میکنند، از پدر و مادر هم به آنها مهربانتر است. اگر ما غافل باشیم و دعا و تضرع نکنیم، و همه این بلاها را ندیده بگیریم و کالعدم حساب کنیم، یا آنها را باید مسلمان بهحساب نیاوریم و یا خود را! و اگر به آنها ترحم نکنیم، کسی به ما ترحم نخواهد کرد.
خیال میکردیم که دعای تعجیل فرج، تعلیق به عدم شقاوت دعاکننده است، ولی چنین نیست؛ زیرا اگر حضرت غائب (علیه السلام) ظهور کند مگر انسان از شقاوت بیرون میآید؟! ولی ظهور آن حضرت برای مؤمنین فرج و گشایش خواهد بود. وقتی انسان خودش در آب و گِل فرو رفته باشد، اگر عالَم را آب فرا گیرد، آیا او نجات مییابد؟! وقتی حضرت ظهور میکند میپرسد: این کارِ آشکار را چرا انجام دادی؟ معلوم نیست از کارهای پنهانی جستوجو کند.[2]
منابع:
1. در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۱۹
2. همان، ج۱، ص