امام رضا(علیه السلام) و تربیت فرزند
تربیت عبارت است از شکوفا سازى استعدادها و جهت دهى آن به سوى کمال مطلوب.
تربیت ضرورى ترین نیاز انسان در زندگى است. انسان بدون تربیت صحیح ره به جایى نمى برد، نه از باغ زندگى خویش میوه شیرین مى چیند و نه کام انسانهاى دیگر را از ثمرات درخت وجود خود شیرین مى کند؛ و بالاتر آنکه نه به درک معناى انسانیت نایل مى آید و نه به فتح قله هاى رفیع انسانیت دست مى یابد. بدین جهت تربیت عالی ترین هدف پیامبران و اساسى ترین پیام کتب و اولین و ضرورى ترین وظیفه والدین است.
سیره تربیتى امام رضا(علیه السلام)، با توجه به سفر آن حضرت به خراسان و دورى از کانون خانواده و نیز تک فرزندى چنانکه برخى از بزرگان قایلند بسیار قابل توجه است؛ چرا که تربیت فرزند یگانه آن هم از راه دور شیوهاى خاص مى طلبد.
1- تدریجى بودن تربیت
تربیت جریانى مستمر و فعالیتى تدریجى است که نه مرز مى شناسد و نه زمان و مکان؛ بلکه به درازاى عمر است و به پهناى ابعاد وجودى عالم اکبر، یعنى انسان. درخت تربیت زود ثمر نمى دهد و نباید انتظارداشت یک شبه یا چند ماهه در امر ظریف و پیچیده تربیت معجزه انجام گیرد؛ بلکه باید از سالها قبل از تولد زمینه تربیت صحیح را فراهم کرد و بعد از تولد، بتدریج با صبر و حوصله، به انجام آن پرداخت. در سیره ائمه اطهار علیهم السلام و دیدگاههاى آنان مسایلى چون انتخاب همسر شایسته، لزوم رعایت آداب ازدواج، توجه به مواقع و شرایط انعقاد نطفه، مراقبتهاى ایام باردارى و ... حکایت از این نکته مهم دارد.
الف) انتخاب همسر صالح و شایسته
صفوان بنیحیى از امام رضا(علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: هیچ سودى براى مرد بهتر از همسر صالح، که هنگام دیدن وى شوهر خوشحال شود و در غیاب شوهر نگهدار خود و اموالش باشد،نیست.
همچنانکه زن باید صالح و شایسته باشد، مرد نیز باید شایسته باشد. بر والدین است که به کمک دخترانشان، شوهران شایسته و صالحى براى آنان انتخاب کنند. حسین بن بشار واسطى مى گوید: خدمت امام رضا(علیه السلام) نامه نوشتم که یکى از بستگانم از دخترم خواستگارى کرده است، ولى مرد بد اخلاقى است. [آیا صلاح هست که دخترم را به ازدواج او در آورم؟] حضرت فرمود: اگر بداخلاق است، دخترت را به ازدواج او در نیاور.
ب) رعایت آداب ازدواج
بعد از انتخاب همسر شایسته، در طلیعه ازدواج باید مهمترین هدف ازدواج، که همان تربیت فرزندان صالح است، مورد توجه باشد ویاد خداوند متعال میهمان قلبهاى پاک زن و مرد بوده و آنها باید، ضمن رعایت سایر آداب نکاح، از خداوند فرزند سالم و صالح طلب کنند. در کتاب شریف فقه الرضا، که به حضرت رضا(علیه السلام) منسوب است، در مورد اولین برخورد زن و مرد، خطاب به شوهر، چنین آمده است: هنگامى که زن به خانه تو وارد شد، پیشانى اش را بگیر؛ او را به طرف قبله بنشان و بگو: «خداوندا، او را به امانت گرفته ام و با میثاق تو بر خود حلال کرده ام؛ پروردگارا، از او فرزند با برکت و سالم روزى ام کن و شیطان را درنطفه ام شریک مساز و سهمى براى او قرار مده.»
ج) مراقبتهاى ایام باردارى
بعد از انعقاد نطفه، مراقبت هاى ایام باردارى بسیار مهم و ضرورى است. توجه به وضعیت روانى همسر، گستراندن بستر آرامش در منزل و خارج آن و نیز تغذیه مناسب و سالم از ضرورتهاى این دوره است. علاوه بر غذاى سالم و مقوى، استفاده از برخى میوه ها و خوراکی ها مى تواند در آینده کودک و شخصیت و صفاتش مؤثر باشد، بدین جهت، معصومان علیهم السلام بهره گیرى از برخى خوردنی ها در ایام باردارى توصیه کرده اند. محمد بن سنان از امام رضا(علیه السلام) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «همسران باردارتان را کندر دهید؛ اگر حمل آنها پسر باشد، پاکیزه قلب و دانشمند و شجاع خواهد شد و اگر دختر باشد، خوش اخلاق و زیبا مىشود و نزد شوهرش منزلت مىیابد.»
ناگفته پیداست که این نوع خوراکیها علت تامه پدیدآمدن این صفات نیست و عوامل دیگر هم مؤثر است.
اولین گام
بعد از تولد، کودک قدم به جهانى نو مى گذارد. در اولین گام باید آواى توحید را در گوش نوزاد زمزمه کرد، فضاى هستى اش را از نسیم خوشتوحید و بندگى عطرآگین ساخت و با افشاندن بذر توحید سرزمین وجودش را از لالههاى زیباى ذکر الهى سرشار کرد. امام رضا(علیه السلام) فرمود هنگام تولد فرزند در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگویید.
نامگذارى
هر واژهاى حکایت از معنایى مى کند. زیبایى و رکیک بودن واژه ها بستگى مستقیم به معناى آنها دارد. گرچه معنا امرى اعتبارى است و در نامگذارى چندان مورد توجه نیست؛ ولى هنگام به کاربردن آنها معانى ناخودآگاه تداعى مىشود. نام نیکو مایه سربلندى و افتخار و نام زشت باعث سرشکستگى و احیانا احساس حقارت است. زیرا نام تا پایان عمر با انسان همراه است و فرد همواره با آثار خوب و بدش مواجه است. ائمه طاهرین علیهم السلام هم خود نامهاى نیکو براى فرزندانشان بر مى گزیدند و هم دیگران رابدین امر سفارش مىکردند. امام هشتم شیعیان نام نیکوى محمد را بر فرزند دلبندش نهاد و از تاثیر این نام نیکو چنین پرده برداشت: «خانه اى که در آن نام محمد باشد، روز و شبشان را با خیر و نیکى به پایان مىرسانند.»
مراقبت از کودک
نوزاد انسان گلى نو رسیده است که بتدریج به رشد و شکوفایى مىرسد. به ثمر نشستن گل به مراقبت دائمى باغبان نیاز دارد. والدین، بویژه مادر، باغبانان دلسوز زندگى اند و گلهاى معطر زندگیشان به مراقبت همه جانبه آنان نیاز دارد. مراقبت از سلامت جسمانى، تغذیه مناسب، تامین آرامش و سلامت روانى و تامین نیازهاى عاطفى نوزاد در رشد جسمانى، عاطفى و تکامل معنوى اش تاثیر بسزا دارد. به ویژه در نخستین روزهاى زندگى که نوزاد، به خاطربیگانگى با محیط جدید و ضعف و ناتوانى، به مراقبت و توجه افزونتر نیازمنداست.
حکیمه خواهر امام رضا(علیه السلام) گفته است: وقتى زمان وضع حمل خیزران، مادر حضرت جواد(علیه السلام)، رسید، حضرت رضا(علیه السلام) مرا صدا زد و فرمود: هنگام وضع حمل، پیش او حاضر باش و همراه او و قابله درون اتاق برو. آنگاه حضرت چراغى در اتاق گذاشت و در آن را بست. هنگام وضع حمل خیزران چراغ خاموش شد و او ناراحت گردید. در این وضیعت بودیم که حضرت جواد(علیه السلام) به دنیا آمد در حالى که بر روى او چیز نازکى مانند پارچه بود، نورش تمام اتاق را روشن کرد و ما به آن نگاه مىکردیم. آنگاه او را در آغوش گرفتم و آن پرده را از او جدا کردم. در این هنگام امام رضا(علیه السلام) آمد، در اتاق را باز کرد، جواد(علیه السلام) را گرفت، در گهواره گذاشت و بهمن فرمود: «یا حکیمه الزمى مهده»؛ حکیمه مراقب گهواره اش باش ...
صحبت با کودک
قدرت درک کودک اندک است و توان فهم معانى کلمات را ندارد. در عین حال سخن گفتن با او نشانه توجه والدین به اوست. کودک این توجه رانوعى اظهار محبت و ابراز عاطفه مىداند و با تمام ضعف و نقصان، گاه با لبخندو زمانى با حرکات دست و پا به آن پاسخ مى دهد. علاوه بر این، مشاهده چگونه سخن گفتن والدین، به ویژه حرکات لب، زمینه مساعدى براى آموزش سخن گفتن کودک پدیدمىآورد.
کلیم بن عمران مىگوید: به امام رضا(علیه السلام) گفتم: از خدا بخواه به توفرزندى دهد. حضرت فرمود: من صاحب یک فرزند مى شوم و او وارثم خواهد شد.
هنگامى که امام جواد(علیه السلام) به دنیا آمد، حضرت رضا(علیه السلام) به اصحابش فرمود: فرزندى به دنیا آمد که شبیه موسى بن عمران شکافنده دریاست و مانند عیسى بن مریم مادرش پاک و مطهر است. راوى در ادامه مىگوید: و کان طول لیلته یناغیه فى مهده؛ حضرت در تمام طول شب با او صحبت مىکرد.
محبت
محبت داروى شفابخش دردها، تسکین دهنده قلبهاست و بهترین راه حل مشکلات و ناسازگاریهاى تربیتى است. محبت بجا، در هر مکان و زمان و در هر مقطع و سن، وسیلهاى کارآمد و مؤثر است. همگان، در هر سن و موقعیت، به عاطفه و محبت نیازمندند؛ اما کودکان،نوجوانان و جوانان بیش از دیگران تشنه جام زلال محبتند.
رفتار نابجا وناقصشان را محبت اصلاح مى کند و ناسازگارى و پرخاشگرى نابجایشان را داروى محبت از میان مىبرد. آرى، با محبت مىتوان بسیارى از گرهها را گشود و راه هاى ناهموار را هموار کرد. امام رضا(علیه السلام) از این شیوه مؤثر تربیتى به شکلهاى گوناگون بهره مى گرفت. گاهى اوج محبت خود را در قالب جمله زیباى «بابى انت و امى» (پدر و مادرم به فدایت) نشان می داد و زمانى او را در آغوش مى گرفت، به سینه خود مى فشرد و مى بوسید.
اباصلت مىگوید: هنگامى که جواد(علیه السلام) بربستر شهادت پدر وارد شد، حضرت رضا(علیه السلام) از بستر برخاست، به سوى او رفت، دست برگردنش انداخت، او را به سینه فشرد، میان دو چشمش را بوسید و با او سخن گفت... محبت کلید حل بسیارى از مشکلات تربیتى است. گاهى والدین در مقابل اصرارزیاد کودکان بر خواستهاى غیر معقول یا غیر ممکن، رفتارى تند و نامناسب ابراز مىکنند؛ ولى حتى در چنین موقعیتى رفتار محبت آمیز مناسبتر و مؤثرتراست.
امیه بن على نقل مىکند: در سالى که امام رضا(علیه السلام) حجبه جاى آورد و سپس به خراسان رفت، من در مکه همراه امام(علیه السلام) بودم و امام جواد(علیه السلام) نیز همراهش بود. امام(علیه السلام) با خانه کعبه وداع کرد. وقتى طوافش تمام شد، به طرف مقام[ابراهیم] رفت و در آنجا نماز گزارد. جواد(علیه السلام) که خردسال بود، بر دوش موفق(غلام حضرت) طواف داده مىشد.
امام جواد(علیه السلام) به طرف حجر [اسماعیل] رفت، در آنجا نشست و این امر مدتى طول کشید. موفق به او گفت: جانم به فدایت باد، برخیز. او فرمود: برنمى خیزم تا وقتى که خدابخواهد و در چهرهاش غم نمایان شد. موفق خدمت امام رضا(علیه السلام) آمد و گفت: جانم به فدایت باد، امام جواد(علیه السلام) در حجر نشسته، برنمىخیزد. امام رضا(علیه السلام) به طرف جواد(علیه السلام) آمد و فرمود: برخیز، اى حبیب من. جواد(علیه السلام) فرمود: چگونه برخیزم، درحالى که شما با کعبه چنان وداع مىکنید که گویا هرگز به سویش بازنمى گردید! [براى بار سوم] امام رضا(علیه السلام) فرمود: برخیز، اى حبیب من. جواد(علیه السلام)برخاست.
از این حدیث شریف در مىیابیم که امام رضا(علیه السلام) در مقابل اصرار جواد (علیه السلام) هرگز به او تندى نکرد؛ بلکه با جملات محبت آمیزى چون «قم یا حبیبى» و با صبر و حوصله فرزند خردسالش را قانع کرد.
احترام
بىشک هر انسانى در هر مقطع سنى، با توجه به برداشتى که از ارزش و منزلت خویش دارد، براى خود احترام و شخصیت قایل است. هر انسانى خود را دوست دارد و دوست دارد که مورد احترام دیگران واقع شود. کودک و نوجوان نیز هر چند به رشد اجتماعى و عقلانى کافى نرسیده است؛ اما براى خود احترام قایلاست.
بدین جهت رفتار احترام آمیز والدین و مربیان نقش مؤثرى در تربیت و رشداو دارد. امام رضا(علیه السلام) براى جواد(علیه السلام) احترام بسیار قایل بودند و از این شیوه مؤثر در تربیت فرزند بسیار بهره مىبرد.
محمد بن ابىعباد، که به تصویب فضل بن سهل امور نگارش حضرت رضا(علیه السلام) را به عهده گرفته بود، مىگوید: حضرت رضا(علیه السلام)همواره از فرزند بزرگوارش محمد با کنیه [که نزد عرب علامت بزرگداشت و احتراماست] نام مىبرد و مى فرمود: ابوجعفر به من چنین نوشت و من به ابوجعفر چنین نوشتم. با آنکه امام جواد(علیه السلام) در مدینه به سر مىبرد و کودکى بیش نبود، حضرت رضا(علیه السلام) وى را بسیار احترام مى کرد و نامه هایى که از حضرت جواد به وى مىرسید،با کمال بلاغت و نیکویى پاسخ مىداد ...