مباهله شاهدی بر اصالت تشیع
24ذی الحجة سالروز مباهله و اثبات حقانیت دین مبین اسلام، گرامی باد.
مباهله در لغت به معنای یکدیگر را لعنت و نفرین کردن است[۱]. در روز مباهله بنا بر این بود که مسلمانان و مسیحیان نجران یکدیگر را نفرین کنند، تا خدا آن طرف که دروغگوست، عذاب کند. از ۵۱ طریق روایت شدهاست و شیعه و سنی معتقدند که محمد پیامبر اسلام، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را با خود به میعادگاه برد و مسیحیان نیز وقتی دیدند وی به قدری مطمئن است که تنها نزدیکترین خویشانش را با خود آورده، بیمناک شدند و پذیرفتند که جزیه بپردازند.[۲][۳][۴][۵][۶]
علامه طباطبایی میگوید: رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی و از «نسائنا» به جز فاطمه سلاماللّهعلیها و از «ابنائنا» به جز حسنین (علیهما السلام) را نیاورد، معلوم میشود برای کلمه اول به جز علی و برای کلمه دوم به جز فاطمه سلاماللّهعلیها و از سوم به جز حسنین (علیهما السلام) مصداق نیافت و کانه منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان اهل بیت رسول خدا بوده، همچنانکه در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، بعد از آنکه رسول خدا نامبردگان را با خود آورد عرضه داشت: «بار الها ایناناند اهل بیت من»، چون این عبارت میفهماند پروردگارا من بهجز اینان کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم.»
ذکر این رویداد در کتب اهل سنت:
قاضی نور الله شوشترى مى گوید: مفسران دراین مسئله اتفاق نظر دارند که ابناءنا در آیه فوق اشاره به حسن و حسین (علیهماالسلام) و نساءنا اشاره به فاطمه (علیهاالسلام) و انفسنا اشاره به على (علیهالسلام) است.[۷]
در پاورقى کتاب مزبور در حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت ذکر شده اند که تصریح نموده اند آیه مباهله در باره اهل بیت (علیهمالسلام) نازل شده است و نام آنها و مشخصات کتب آنها را از صفحه ۴۶ تا ۷۶ مشروحاً آورده است.
از جمله شخصیت هاى سرشناسى که این مطلب از آنها نقل شده افراد زیر هستند:
مسلم بن حجاج نیشابورى صاحب صحیح معروف که از کتب شش گانه مورد اعتماد اهل سنت است در جلد ۷ صفحه ۱۲۰ (چاپ محمد على صبیح - مصر).
احمد بن حنبل در کتاب مسند جلد اول صفحه ۱۸۵ (چاپ مصر).
طبرى در تفسیر معروفش در ذیل همین آیه جلد سوم صفحه ۱۹۲ (چاپ میمنیة - مصر).
حاکم در کتاب مستدرک جلد سوم صفحه ۱۵۰ (چاپ حیدر آباد دکن).
حافظ ابو نعیم اصفهانى در کتاب دلائل النبوة صفحه ۲۹۷ (چاپ حیدر آباد).
واحدى نیشابورى در کتاب اسباب النزول صفحه ۷۴ (چاپ الهندیة مصر).
فخر رازى در تفسیر معروفش جلد۸ صفحه ۸۵ (چاپ البهیه مصر).
ابن اثیر در کتاب جامع الاصول جلد ۹ صفحه ۴۷۰ (طبع السنة المحمدیة - مصر).
ابن جوزى در تذکرة الخواص صفحه ۱۷ (چاپ نجف).
قاضى بیضاوى در تفسیرش جلد ۲ صفحه ۲۲ (چاپ مصطفى محمد مصر).
آلوسى در تفسیر روح المعانى جلد سوم صفحه ۱۶۷(چاپ منیریه مصر).
طنطاوى مفسر معروف در تفسیر الجواهر جلد دوم صفحه ۱۲۰ (چاپ مصطفى البابى الحلبى - مصر).
زمخشرى در تفسیر کشاف جلد ۱ صفحه ۱۹۸ (چاپ مصطفى محمد - مصر).
حافظ احمد بن حجر عسقلانى در کتاب الاصابة جلد ۲ صفحه ۵۰۳ (چاپ مصطفى محمد - مصر).
ابن صباغ در کتاب الفصول المهمة صفحه ۱۰۸ (چاپ نجف).
علامه قرطبى در تفسیر الجامع لاحکام القرآن جلد ۳ صفحه ۱۰۴ (چاپ مصر سال ۱۹۳۶).[۸]
پانویس:
فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکمْ وَ نِساءَنَا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنفُسنَا وَ أَنفُسکُمْ ثُمَّ نَبْتهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَت اللَّهِ عَلی الْکذِبِینَ
به آنان (مسیحیان نجران) بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت میکنیم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت میکنیم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت میکنیم شما نیز از نفوس خود را؛ آنگاه مباهله میکنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار میدهیم.[۳–۶۱]